student, pupil, scholar, learner, disciple, cadet, trainee, schoolgirl, schoolboy
آنان به هر شاگرد جداگانه درس میدهند.
They instruct each student individually.
معلم وضع شاگرد را با والدینش در میان گذاشت.
The teacher discussed the student's case with his parents.
shop-boy, apprentice, errand boy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او شاگرد مکانیک است.
He is an apprentice mechanic.
موقعی که پول میدادم، شاگرد میوهها را در پاکت گذاشت.
As I was paying, the shop-boy bagged the fruits.
کلمهی «شاگرد» در زبان انگلیسی به student یا pupil ترجمه میشود، بسته به بافت جمله. در مدارس ابتدایی معمولاً از واژهی pupil و در سطوح بالاتر از student استفاده میشود. همچنین در بعضی موقعیتها، بسته به نوع یادگیری، ممکن است واژهی apprentice (کارآموز) نیز برای شاگرد بهکار رود.
شاگرد به فردی اطلاق میشود که در فرآیند یادگیری قرار دارد؛ کسی که دانشی را از معلم، استاد یا مربی دریافت میکند و در تلاش است مهارتها و اطلاعات جدیدی بیاموزد. این مفهوم محدود به آموزش رسمی نیست و میتواند در زمینههای غیررسمی مانند یادگیری حرفهای، هنر، یا حتی تربیت فردی نیز بهکار رود. رابطهی میان شاگرد و معلم در فرهنگهای مختلف جایگاه ویژهای دارد و اغلب بهعنوان نوعی رابطهی مقدس یا حتی شبهخانوادگی شناخته میشود که در آن انتقال تجربه و حکمت بسیار مهمتر از انتقال صرفِ اطلاعات است.
در مدارس، شاگرد معمولاً به کودکان یا نوجوانانی گفته میشود که تحت نظام آموزشی مشخصی مشغول به تحصیلاند. آنها با طی مراحل مختلف، از مقطع ابتدایی تا دانشگاه، مهارتهای پایهای مانند خواندن، نوشتن، حساب، علوم و مهارتهای اجتماعی را میآموزند. عملکرد شاگردان با آزمونها، تکالیف، مشارکت در کلاس و رفتارهای فردی سنجیده میشود. در بسیاری از نظامهای آموزشی، تلاش میشود تا شاگردان نه فقط حافظهمحور، بلکه خلاق، تحلیلگر و مستقل بار بیایند.
در گذشته، واژهی شاگرد تنها محدود به آموزش علمی نبود و بیشتر به افرادی اطلاق میشد که در کنار استادان و صنعتگران در حال آموختن فنون مختلف بودند. مثلاً "شاگرد نجار"، "شاگرد نانوا"، یا "شاگرد آهنگر" که نه در کلاس درس، بلکه در دل کار و تجربهی عملی، مهارت میآموختند. این نوع آموزش که امروزه به عنوان «کارآموزی» یا «آموزش مهارتی» شناخته میشود، در رشد حرفهای افراد بسیار مؤثر بوده و هنوز هم در بسیاری از کشورها بخش مهمی از نظام آموزشی و اقتصادی محسوب میشود.
فراتر از نقش آموزشی، شاگرد در بسیاری از روایتهای فرهنگی و ادبی نیز نماد جستوجو، فروتنی و راهیابی به حکمت بوده است. از قصههای صوفیانه تا رمانهای مدرن، شخصیت «شاگرد» اغلب نماد فردی است که با کنجکاوی، پشتکار و گاهی درد و رنج، مسیر یادگیری را طی میکند تا به درک عمیقتری از جهان برسد. این تصویر به ما یادآوری میکند که شاگرد بودن، نهفقط موقعیتی موقتی در دوران کودکی، بلکه حالتی ذهنی و روحی برای تمام عمر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شاگرد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شاگرد