فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کارآموز به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آموزنده‌ی کار

فونتیک فارسی

kaaraamooz
اسم

trainee, probationer, intern, novice, cadet, learner, apprentice, mentee

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

این کارآموز بی‌تجربه مشتاق یادگیری و کسب تجربه در دنیای تجارت بود.

The wide-eyed intern was eager to learn and gain experience in the business world.

کارآموز باید این فرم را تکمیل و امضا کند.

This form should be completed and signed by the mentee.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کارآموز

  1. مترادف:
    تازه‌کار شاگرد کارورز مبتدی

ارجاع به لغت کارآموز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کارآموز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارآموز

لغات نزدیک کارآموز

پیشنهاد بهبود معانی