آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

شکایت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / shekaayat /

complaint, grievance, squawk, repining, beef, whining, grousing, grumble

complaint

grievance

squawk

repining

beef

whining

grousing

grumble

اعتراض، شکوه، گلایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او اصلاً به شکایت ما اهمیت نداد.

He considered our complaint of absolutely no account.

باید شکایت خود را از طریق مراجع رسمی ارسال کنید.

You must channel your complaint through official channels.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شکایت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بث‌الشکوی تشکی تظلم دادخواست دادخواهی شکوائیه شکوا
مترادف:

ارجاع به لغت شکایت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شکایت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شکایت

لغات نزدیک شکایت

پیشنهاد بهبود معانی