با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

شیک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • زیبا، آراسته
  • فونتیک فارسی

    shik
  • صفت
    chic, stylish, fashionable, rakish, natty, jaunty, groovy, ritzy, smasher, posh, funky, sleek, de rigueur, swinger, spruce, kicky, snazzy, slap-up, tony, a la mode, dressy, smart, dapper, debonair, elegant, fancy, swinging, with-it, hip, nifty, sharp, plushy, upmarket, dashing, snappy, swell, dandy, classy, plush
    • - آپارتمان او به نظر خیلی شیک و پیک می‌آید.

    • - His flat looks very classy.
    • - کلاه حصیری شیک با روبان قرمز

    • - a jaunty straw hat with a red ribbon
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد شیک

ارجاع به لغت شیک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شیک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شیک

لغات نزدیک شیک

پیشنهاد بهبود معانی