آخرین به‌روزرسانی:

طعنه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ta'ne /

taunt, jeer, taunting, snide remark, raillery, derision, sarcasm, scoff, irony, barb, mock, quip, double entendre, snideness, backhander, jibe, gibe

سرزنش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

اگر آدم احمقی را عاقل صدا کنیم، این نوعی طعنه است.

If we call a stupid person wise, it is a kind of irony.

طعنه‌ی دشمنان دوست‌نما او را رنجه می‌کرد.

The taunting of enemies disguised as friends, used to hurt him.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طعنه

  1. مترادف:
    بدگویی سرزنش شماتت طعن لوم ملامت نیش و کنایه
  1. مترادف:
    سرزنش کردن
  1. مترادف:
    نیزه‌زنی ضربت‌نیزه

ارجاع به لغت طعنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طعنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طعنه

لغات نزدیک طعنه

پیشنهاد بهبود معانی