to fall in love (with), to become enamoured, to become lovesick
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در هیجده سالگی عاشق بئاتریس شد.
he fell in love with Beatrice when he was eighteen
هیچ وقت برای عاشق شدن دیر نیست.
It is never too late to fall in love.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عاشق شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عاشق شدن