insulation, insulator, dielectric, dielectrical, nanconductor, lagging, deadening, hindrance, obstacle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عایق دور لولههای آب گرم
the insulation around hot-water pipes
این دیواره چوب پنبهای عایق صدا است.
this corkwood partition is a sound insulator
چوب خشک عایق برق است
dry wood is a nonconductor of electricity
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عایق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عایق