deterrent, hindrance, preventive, inhibition, obstructive, prohibitive, rub
deterrent
hindrance
preventive
inhibition
obstructive
prohibitive
rub
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بازدارنده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازدارنده