آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بازدارندگی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baazdaarandegi /

روان‌شناسی prevention, suppression, inhibition, prohibition

prevention

suppression

inhibition

prohibition

سرکوب، جلوگیری از پاسخ به محرک‌ها

مدیتیشن می‌تواند ابزار قدرتمندی برای بازدارندگی عاطفی باشد.

Meditation can be a powerful tool for emotional suppression.

دولت از بازدارندگی رسانه‌ای برای کنترل انتشار اطلاعات استفاده کرد.

The government used media suppression to control the spread of information.

اسم
فونتیک فارسی / baazdaarandegi /

deterrence, determent, prevention, veto, restraint, obstruction, prohibition, dissuasion, hindrance

deterrence

determent

prevention

veto

restraint

obstruction

prohibition

dissuasion

hindrance

جلوگیری از کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

بازدارندگی تسلیحات اتمی

nuclear deterrence

به بازدارندگی از جرم باید اهمیت بیشتری داده شود.

Crime prevention had to be given more prominence.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بازدارندگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازدارندگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازدارندگی

لغات نزدیک بازدارندگی

پیشنهاد بهبود معانی