sneeze, achoo, sternutation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عطسهی ناگهانی باعث شد خودکارش را بیاندازد.
The sudden sneeze made him drop his pen.
عطسههای مداوم
constant sneezes
صدای عطسهی بلند در کتابخانهی ساکت پیچید.
The sound of a loud sneeze echoed through the quiet library.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عطسه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عطسه