فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

عفونت کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چرکی شدن

فونتیک فارسی

ofoonat kardan
فعل متعدی

to fester, to suppurate, to become pussy, to produce pus

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

زخم نادیده‌گرفته‌شده شروع به عفونت کرد و نیاز به مراقبت فوری پزشکی داشت.

The neglected wound began to fester, requiring immediate medical attention.

بدون تمیز کردن مناسب، حتی یک خراش جزئی هم می‌تواند عفونت کند.

Without proper cleaning, even a minor scratch can suppurate.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت عفونت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عفونت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عفونت کردن

لغات نزدیک عفونت کردن

پیشنهاد بهبود معانی