با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

فخر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مباهات
  • فونتیک فارسی

    fakhr
  • اسم
    honor, pride, glory, vaunting, magnificence, boasting, brag, boast, bragging, fanfare, buncombe, gasconade
    • - پیروزی تیم باعث فخر آنان شد.

    • - The team's victory filled them with pride.
    • - هنرمند آخرین شاهکارش را با فخر و هیجان به نمایش گذاشت.

    • - The artist displayed their latest masterpiece with pride and excitement.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد فخر

ارجاع به لغت فخر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فخر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فخر

لغات نزدیک فخر

پیشنهاد بهبود معانی