آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

فداییان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / fadaayiaan /

devotees, votaries, volunteers, disciples, suicide warriors, kamikazes

devotees

votaries

volunteers

disciples

suicide warriors

kamikazes

فدایی‌ها، جان‌نثاران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

یکی از فداییان حسن صباح

one of the devotees of Hassan Sabbah

معبد پر از فداییانی بود که آمده بودند به معبود ادای احترام کنند.

The temple was filled with devotees who had come to pay their respects to the deity.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فداییان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فداییان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فداییان

لغات نزدیک فداییان

پیشنهاد بهبود معانی