آخرین به‌روزرسانی:

فراموش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / faraamoosh /

forgotten, unremembered, out of mind, overlooked, disregarded

ازیادرفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

احساساتش را با صدای ناگهانی کاملاً فراموش کرد.

The sudden noise left her feelings completely out of mind.

بسیاری از عوامل فراموش‌شده در شکست پروژه نقش داشتند.

Many overlooked factors contributed to the project's failure.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فراموش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فراموش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فراموش

لغات نزدیک فراموش

پیشنهاد بهبود معانی