آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فصد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / fasd /

phlebotomy, bloodletting, bleeding

phlebotomy

bloodletting

bleeding

رگزنی، خونگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فصد شیوه‌ای درمانی در دوران باستان بود.

Bloodletting was a common medical practice in ancient times.

دکتر برای فرونشاندن تب بیمار فصد را پیشنهاد کرد.

The doctor recommended bloodletting to relieve the patient's fever.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فصد

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
حجامت خونگیری رگزنی

ارجاع به لغت فصد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فصد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فصد

لغات نزدیک فصد

پیشنهاد بهبود معانی