زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

فیزیوتراپی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / fiziyoteraapi /

پزشکی physiotherapy, physio, physical therapy

رویکردی غیرجراحی برای بازیابی، حفظ و بهبود سلامت کلی بدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فیزیوتراپی می‌تواند به کاهش ناراحتی ناشی از فتق کمک کند.

Physical therapy can help alleviate the discomfort from herniation.

او پس‌از جراحی زانو فیزیوتراپی را شروع کرد.

She started physiotherapy after her knee surgery.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج فیزیوتراپی

فیزیوتراپی یا فیزوتراپی – کدام درست است؟

شکل درست این واژه «فیزیوتراپی» است.

این کلمه از ترکیب «فیزیو» (به‌معنای جسمی یا بدنی، از واژه‌ی یونانی physio) و «تراپی» (به‌معنای درمان) ساخته شده است و در مجموع به‌معنای درمان فیزیکی یا جسمانی است. نوشتن آن به‌صورت «فیزوتراپی» نادرست است، چون بخش «فیزیو» بخشی از ساختار اصلی واژه در زبان‌های اروپایی است و حذف «ی» باعث تغییر معنا و ساختار می‌شود.

ارجاع به لغت فیزیوتراپی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیزیوتراپی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فیزیوتراپی

لغات نزدیک فیزیوتراپی

پیشنهاد بهبود معانی