با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

فیس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ناز، افاده، تکبر
  • فونتیک فارسی

    fis
  • اسم
    pomposity, pride, show, vanity, vainglory, swagger
    • - دکتر پر فیس و افاده

    • - a pompous physician
    • - او پولدار و پر باد و فیس است.

    • - He is rich and full of wind.
    • - او سالی یک بار با فیس و افاده سراغ والدین کوخ‌نشینش می‌رفت.

    • - Once a year, she condescended to visit his slum-dwelling parents.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد فیس

ارجاع به لغت فیس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فیس

لغات نزدیک فیس

پیشنهاد بهبود معانی