آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فیس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / fis /

pomposity, pride, show, vanity, vainglory, swagger

pomposity

pride

show

vanity

vainglory

swagger

ناز، افاده، تکبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

دکتر پر فیس و افاده

a pompous physician

او پولدار و پر باد و فیس است.

He is rich and full of wind.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او سالی یک بار با فیس و افاده سراغ والدین کوخ‌نشینش می‌رفت.

Once a year, she condescended to visit his slum-dwelling parents.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فیس

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت فیس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فیس

لغات نزدیک فیس

پیشنهاد بهبود معانی