utilizable, usable, available, useful, operational, operable, workable, practicable, practical, functional, serviceable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پالایش نفت خام مشتمل بر حذف ناخالصیها برای تولید بنزین قابل استفاده است.
The refinement of crude oil involves removing impurities to produce usable gasoline.
کتابی که از کتابخانه امانت گرفتم، برای پروژهی تحقیقاتی من بسیار قابل استفاده بود.
The book I borrowed from the library was highly useful for my research project.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قابل استفاده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قابل استفاده