آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

قلدری کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / gholdori kardan /

to bully, to tyranize, to browbeat, to cow, to ride roughshod over, to hector, to push around

to bully

to tyranize

to browbeat

to cow

to ride roughshod over

to hector

to push around

زورگویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

برادر بزرگ‌ترم وقتی کوچک‌تر بودیم نسبت به من قلدری می‌کرد.

My older brother used to bully me when we were younger.

او تصمیم گرفت که برای همکلاسی‌هایش قلدری کند تا آن‌ها تکالیفش را برایش انجام دهند.

He decided to hector his classmates until they did his homework for him.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قلدری کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قلدری کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قلدری کردن

لغات نزدیک قلدری کردن

پیشنهاد بهبود معانی