dried lime, black lime, Mexican lime (Citrus aurantifolia)
dried lime
black lime
Mexican lime
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیموعمانی را نصف کن.
Cut the Mexican lime in half.
او لیمو عمانی را یک سوراخ کوچک زد و به خورشت قیمه اضافه کرد.
She poked a small hole in the dried lime and added it to the Gheimeh stew.
در خانه لیمو عمانی نداشتیم پس کمی پودر لیمو عمانی به غذا اضافه کردم.
We didn't have dried lime in the house, so I added some dried lime powder to the food.
عصارهی لیموعمانی
Mexican lime extract
او سالاد را با برشهای لیموعمانی تزئین کرد.
He garnished the salad with slices of dried lime.
شکل درست و معیار این واژه «لیموعمانی» است.
این واژه به میوهی خشکشدهای اشاره دارد که بهعنوان چاشنی در غذاهای خاورمیانهای، بهویژه غذاهای ایرانی استفاده میشود.
نوشتن آن به صورت «لیمو امانی» از نظر املایی درست نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لیموعمانی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لیموعمانی