آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

ماجراجویی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / maajeraajooyi, maajaaraajooyi /

adventure, escapade, adventuresomeness, adventurousness, adventurism, exploit

adventure

escapade

adventuresomeness

adventurousness

adventurism

exploit

حادثه‌جویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

ردیف صندلی‌ها مملو از مسافران هیجان‌زده‌ای بود که مشتاق شروع ماجراجویی خود بودند.

The row of seats was filled with excited passengers eager to embark on their adventure.

تصمیم گرفتیم به سفر جاده‌ای برویم و کاراوانی برای ماجراجویی خود اجاره کردیم.

We decided to go on a road trip and rented a trailer for our adventuresomeness.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماجراجویی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
آشوب‌طلبی بلواجویی شرطلبی فتنه‌جویی غوغاطلبی
مترادف:
حادثه‌جویی واقعه‌طلبی

ارجاع به لغت ماجراجویی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماجراجویی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماجراجویی

لغات نزدیک ماجراجویی

پیشنهاد بهبود معانی