آخرین به‌روزرسانی:

ماکارونی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسپاگتی

فونتیک فارسی

maakaaroni
اسم خاص

غذا و آشپزی macaroni

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

من همیشه کمی سبزیجات به سالاد ماکارونی‌ام اضافه می‌کنم.

I always add some vegetables to my macaroni salad.

غذای محبوبم ماکارونی و پنیر است.

My favorite food is macaroni and cheese.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماکارونی

  1. مترادف:
    رشته رشته‌فرنگی

ارجاع به لغت ماکارونی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماکارونی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماکارونی

لغات نزدیک ماکارونی

پیشنهاد بهبود معانی