آخرین به‌روزرسانی:

متصل به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mottasel

connected, continuous, associate, versified, [adv.] continually, consistently

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

connected, adjoining, continuous

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متصل

  1. مترادف:
    پیوسته چسبیده مرتبط مسلسل ملحق موصول وابسته وصل
  1. مترادف:
    پی‌درپی

ارجاع به لغت متصل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متصل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متصل

لغات نزدیک متصل

پیشنهاد بهبود معانی