امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

متناسب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mote(a)naaseb
proportional, proportionate, symmetrical, well - set

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متناسب

  1. مترادف:
    برازنده شکیل جور
    متضاد:
    نامتناسب
  1. مترادف:
    فراخور مشابه دارای تناسب موزون هماهنگ
  1. مترادف:
    مشابه مانند

ارجاع به لغت متناسب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متناسب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/متناسب

لغات نزدیک متناسب

پیشنهاد بهبود معانی