امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

متواری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فراری

فونتیک فارسی

motevaari
صفت
escapee, runaway, on the lam, running away, on the run, fleeing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- مجرم متواری در در یک خانه‌ی متروکه مخفی شد.

- The escapee convict hid in an abandoned house.

- زندانی متواری تنها چند مایل دورتر از زندان دستگیر شد.

- The escapee prisoner was caught just a few miles from the prison.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متواری

  1. مترادف:
    پراکنده دربه‌در سرگردان فراری گریزان
  1. مترادف:
    پنهان مخفی

ارجاع به لغت متواری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متواری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/متواری

لغات نزدیک متواری

پیشنهاد بهبود معانی