فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

محافظه‌کار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سنت‌گرا

فونتیک فارسی

mohaafezekaar
صفت
جامعه‌شناسی سیاست conservative, tory, rightist

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- دیدگاه‌های محافظه‌کار او معمولاً با ایده‌های پیشرفته‌تر در تضاد است.

- His conservative views often clash with more progressive ideas.

- حزب محافظه‌کار در انتخابات اخیر حمایت قابل توجهی کسب کرد.

- The rightist party gained significant support in the recent elections.
محتاط

فونتیک فارسی

mohaafezekaar
صفت
mossback, old-fashioned, guarded, button-down, staid, conformist, overcautious, circumspect, fuddy-duddy

- نظرات محافظه‌کارش درباره‌ی ازدواج اغلب با باورهای مدرن تضاد دارد.

- His old-fashioned views on marriage often clash with modern beliefs.

- نگرش‌های محافظه‌کار او در مورد تکنولوژی باعث شد که او نتواند با آن سازگار شود.

- Her mossback views on technology made it difficult for her to adapt.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محافظه‌کار

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    پیشرو نوگرا
  1. مترادف:
    ارتجاعی سنت‌گرا مرتجع

ارجاع به لغت محافظه‌کار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محافظه‌کار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محافظه‌کار

لغات نزدیک محافظه‌کار

پیشنهاد بهبود معانی