فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیشرو به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pishrõ

forerunner, pioneer, forward

هنر و غیره

avant-garde

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیشرو

  1. مترادف:
    پرچمدار پیشاهنگ پیشتاز پیشقدم پیشگام زعیم طلیعه مقدم

ارجاع به لغت پیشرو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیشرو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیشرو

لغات نزدیک پیشرو

پیشنهاد بهبود معانی