آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مقدم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / maghdam /

step, arrival

step

arrival

جای پا

بزرگان شهر به تیمور خیر مقدم گفتند.

The worthies of the city bid welcome to Taymoor.

خیر مقدم

welcome (words)

صفت
فونتیک فارسی / moghaddam /

prior, preferred, forward, preferent, having priority, lead, head, preferential, antecedent, foremost, front, first, precedent, ahead

prior

preferred

forward

preferent

having priority

lead

head

preferential

antecedent

foremost

front

first

precedent

ahead

پیشگام، پیشرو، رهبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او از نظر رتبه بر من مقدم است.

He precedes me in rank.

خط مقدم جبهه، خط مقدم، خط اول

front line

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقدم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:
پیشوا رهبر قاید
مترادف:
مترادف:
مترادف:
وقت آمدن
مترادف:
زمان آمدن

سوال‌های رایج مقدم

مقدم به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مقدم» در زبان انگلیسی به honored (در مفهوم احترام‌گذاری به حضور کسی) یا first (در مفهوم تقدم زمانی یا مکانی) ترجمه می‌شود؛ بسته به بافت جمله، ممکن است معادل‌های متفاوتی داشته باشد.

واژه‌ی «مقدم» در زبان فارسی بار معنایی احترام، تقدم، و اهمیت دارد و می‌تواند هم در زمینه‌ی خوش‌آمدگویی و احترام به حضور یک فرد استفاده شود و هم برای اشاره به کسی یا چیزی که در اولویت، آغاز یا رتبه‌ی نخست قرار دارد. این واژه از ریشه‌ی عربی گرفته شده و در متون رسمی و ادبی فارسی، به‌ویژه در قالب‌های نوشتاری و گفتاری تشریفاتی، جایگاهی برجسته دارد. هنگامی که گفته می‌شود «مقدم شما گرامی است»، منظور احترام به حضور شخصی است که وارد جمع یا مکانی شده است.

در فرهنگ ایرانی، «مقدم دانستن» کسی نشانه‌ای از ادب، مهمان‌نوازی و فروتنی است. در مناسبت‌ها، دیدارها یا حتی مکاتبات، از این واژه برای نشان دادن ارج‌گذاری استفاده می‌شود. عباراتی مانند «قدم‌تان روی چشم»، «مقدم‌تان مبارک» یا «خیر مقدم عرض می‌کنم» تنها نمونه‌هایی از کاربردهای زبانی این واژه هستند که ریشه در ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی دارند. در چنین کاربردهایی، «مقدم» صرفاً یک صفت نیست، بلکه حامل بار عاطفی، احترام‌آمیز و صمیمانه است.

از سوی دیگر، «مقدم» می‌تواند به معنای کسی یا چیزی باشد که از نظر زمانی یا مکانی پیش‌تر قرار دارد. برای مثال، در ترکیب‌هایی مانند «مرحله‌ی مقدماتی»، «رده‌ی مقدم» یا «افراد مقدم»، واژه‌ی مقدم به معنای اول بودن، زودتر بودن یا در رأس بودن است. این کاربرد بیشتر در متون علمی، نظامی، آموزشی و فنی دیده می‌شود و جنبه‌ای ساختاری و سازمانی دارد. در این حالت، معادل انگلیسی «first» یا «preliminary» به کار می‌رود و بار معنایی احترام در آن حضور ندارد.

در متون فلسفی یا عرفانی نیز واژه‌ی «مقدم» به‌عنوان یک اصطلاح فنی به‌کار می‌رود. مثلاً در منطق صوری، از «مقدم» برای اشاره به بخش نخست یک گزاره‌ی شرطی استفاده می‌شود؛ به‌عنوان مثال، در گزاره‌ی «اگر باران ببارد، زمین خیس می‌شود»، بخش «اگر باران ببارد» مقدم نام دارد. این نوع کاربرد علمی و تحلیلی از واژه، نشان می‌دهد که چگونه زبان فارسی توانسته است مفاهیمی انتزاعی را نیز با واژگان آشنا و پرکاربرد بیان کند.

«مقدم» واژه‌ای است که هم در زمینه‌های رسمی، هم علمی و هم اجتماعی کاربرد دارد و بسته به بافت جمله، معانی متنوعی به خود می‌گیرد. این تنوع معنایی و دامنه‌ی کاربردی گسترده، از آن واژه‌ای ساخته است که حضورش در زبان فارسی، نقشی مؤثر و گاه تشریفاتی، گاه تحلیلی و گاه فرهنگی دارد. چه برای خوش‌آمدگویی به مهمانی که تازه از راه رسیده، چه برای اشاره به مرحله‌ای ابتدایی در یک فرایند، و چه در بحث‌های منطقی، «مقدم» واژه‌ای است که جایگاه ویژه‌ای در زبان و اندیشه‌ی ما دارد.

ارجاع به لغت مقدم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقدم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقدم

لغات نزدیک مقدم

پیشنهاد بهبود معانی