step, arrival
step
arrival
بزرگان شهر به تیمور خیر مقدم گفتند.
The worthies of the city bid welcome to Taymoor.
خیر مقدم
welcome (words)
prior, preferred, forward, preferent, having priority, lead, head, preferential, antecedent, foremost, front, first, precedent, ahead
prior
preferred
forward
preferent
having priority
lead
head
preferential
antecedent
foremost
front
first
precedent
ahead
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از نظر رتبه بر من مقدم است.
He precedes me in rank.
خط مقدم جبهه، خط مقدم، خط اول
front line
کلمهی «مقدم» در زبان انگلیسی به honored (در مفهوم احترامگذاری به حضور کسی) یا first (در مفهوم تقدم زمانی یا مکانی) ترجمه میشود؛ بسته به بافت جمله، ممکن است معادلهای متفاوتی داشته باشد.
واژهی «مقدم» در زبان فارسی بار معنایی احترام، تقدم، و اهمیت دارد و میتواند هم در زمینهی خوشآمدگویی و احترام به حضور یک فرد استفاده شود و هم برای اشاره به کسی یا چیزی که در اولویت، آغاز یا رتبهی نخست قرار دارد. این واژه از ریشهی عربی گرفته شده و در متون رسمی و ادبی فارسی، بهویژه در قالبهای نوشتاری و گفتاری تشریفاتی، جایگاهی برجسته دارد. هنگامی که گفته میشود «مقدم شما گرامی است»، منظور احترام به حضور شخصی است که وارد جمع یا مکانی شده است.
در فرهنگ ایرانی، «مقدم دانستن» کسی نشانهای از ادب، مهماننوازی و فروتنی است. در مناسبتها، دیدارها یا حتی مکاتبات، از این واژه برای نشان دادن ارجگذاری استفاده میشود. عباراتی مانند «قدمتان روی چشم»، «مقدمتان مبارک» یا «خیر مقدم عرض میکنم» تنها نمونههایی از کاربردهای زبانی این واژه هستند که ریشه در ارزشهای فرهنگی و اجتماعی دارند. در چنین کاربردهایی، «مقدم» صرفاً یک صفت نیست، بلکه حامل بار عاطفی، احترامآمیز و صمیمانه است.
از سوی دیگر، «مقدم» میتواند به معنای کسی یا چیزی باشد که از نظر زمانی یا مکانی پیشتر قرار دارد. برای مثال، در ترکیبهایی مانند «مرحلهی مقدماتی»، «ردهی مقدم» یا «افراد مقدم»، واژهی مقدم به معنای اول بودن، زودتر بودن یا در رأس بودن است. این کاربرد بیشتر در متون علمی، نظامی، آموزشی و فنی دیده میشود و جنبهای ساختاری و سازمانی دارد. در این حالت، معادل انگلیسی «first» یا «preliminary» به کار میرود و بار معنایی احترام در آن حضور ندارد.
در متون فلسفی یا عرفانی نیز واژهی «مقدم» بهعنوان یک اصطلاح فنی بهکار میرود. مثلاً در منطق صوری، از «مقدم» برای اشاره به بخش نخست یک گزارهی شرطی استفاده میشود؛ بهعنوان مثال، در گزارهی «اگر باران ببارد، زمین خیس میشود»، بخش «اگر باران ببارد» مقدم نام دارد. این نوع کاربرد علمی و تحلیلی از واژه، نشان میدهد که چگونه زبان فارسی توانسته است مفاهیمی انتزاعی را نیز با واژگان آشنا و پرکاربرد بیان کند.
«مقدم» واژهای است که هم در زمینههای رسمی، هم علمی و هم اجتماعی کاربرد دارد و بسته به بافت جمله، معانی متنوعی به خود میگیرد. این تنوع معنایی و دامنهی کاربردی گسترده، از آن واژهای ساخته است که حضورش در زبان فارسی، نقشی مؤثر و گاه تشریفاتی، گاه تحلیلی و گاه فرهنگی دارد. چه برای خوشآمدگویی به مهمانی که تازه از راه رسیده، چه برای اشاره به مرحلهای ابتدایی در یک فرایند، و چه در بحثهای منطقی، «مقدم» واژهای است که جایگاه ویژهای در زبان و اندیشهی ما دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مقدم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقدم