آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

محتوا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mohtavaa /

content, ingredient, constituent, innards

content

ingredient

constituent

innards

چیزی که درون‌ چیزی قرار دارد

این شرکت تیمی از تولیدکنندگان محتوا را استخدام کرد.

The company hired a team of content creators.

وحشت در محتوایش پیچیده بود.

Fear twisted her innards in knots.

اسم
فونتیک فارسی / mohtavaa /

matter, substance, import, content, purport

matter

substance

import

content

purport

درون‌مایه، مضمون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

محتوای کتاب تأثیری ماندگار بر خواننده گذاشت.

The substance of the book left a lasting impact on the reader.

یک نویسنده‌ی واژه‌گرای که محتوا را فدای صدا(ی واژه) می‌کند.

A verbal artist who sacrifices content to sound.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محتوا

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت محتوا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محتوا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محتوا

لغات نزدیک محتوا

پیشنهاد بهبود معانی