آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

مخابراتچی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mokhaaberaatchi /

signalman

signalman

متصدی مخابرات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مخابراتچی سریعاً مشکل شبکه را شناسایی کرد.

The signalman quickly identified the glitch in the network.

مخابراتچی خرابی تجهیزات را به سرپرست خود گزارش داد.

The signalman reported the equipment failure to his supervisor.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مخابراتچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخابراتچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخابراتچی

لغات نزدیک مخابراتچی

پیشنهاد بهبود معانی