آخرین به‌روزرسانی:

مست بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نشئه بودن

فونتیک فارسی

mast boodan
فعل مرکب

to be drunk, to be intoxicated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او وقتی آن تصمیم را گرفت، مست بوده است.

She had been drunk when she made that decision.

آن‌ها تا زمانی که ما برسیم مست خواهند بود.

They will have been intoxicated by the time we arrive.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مست بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مست بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مست بودن

لغات نزدیک مست بودن

پیشنهاد بهبود معانی