آخرین به‌روزرسانی:

مست کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل مرکب
فونتیک فارسی / mast kardan /

to make drunk, to make inebriate, to intoxicate

نشئه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او اغلب خودش را مست می‌کند تا نگرانی‌هایش را فراموش کند.

She often makes herself inebriate to forget her worries.

مست کردند و تصمیم گرفتند دزدکی به جشن عروسی راه یابند.

They got drunk and decided to crash the wedding reception.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مست کردن

  1. مترادف:
    مست‌شدن شراب‌زده شدن سرمست کردن
  1. مترادف:
    شیفته کردن شیدا کردن بی‌قرار کردن
  1. مترادف:
    غفلت‌زده کردن غافل کردن

ارجاع به لغت مست کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مست کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مست کردن

لغات نزدیک مست کردن

پیشنهاد بهبود معانی