reclusive, unsociable, sequestered, lone, secluded, godforsaken, cloistered, seclusive, out-of-the-way, insular, alienated, enclosed, solitary, cocooned, private, isolated
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
معلمی که در ده دورافتادهای منزوی شده بود و از دنیا خبری نداشت.
A teacher who had been cocooned in a remote village and had lost touch with the world.
میلتون پنج سال خود را در دهکدهای منزوی کرد تا بتواند مطالعه کند.
Milton secluded himself for five years in a village so as to be able to study.
کلمهی «منزوی» در زبان انگلیسی به isolated یا reclusive ترجمه میشود، بسته به زمینهی استفاده.
«منزوی» به کسی یا چیزی گفته میشود که از دیگران جدا یا دور افتاده است، چه بهصورت فیزیکی و چه از نظر اجتماعی یا احساسی. این واژه میتواند حالتی ناخوشایند یا گاهی آگاهانه و انتخابی را توصیف کند. کسی که منزوی است، معمولاً ارتباط اندکی با دیگران دارد، در جمعها حضور نمییابد، و اغلب در دنیای شخصی خودش زندگی میکند.
در زمینهی روانشناسی، انزوا ممکن است نشانهای از افسردگی، اضطراب اجتماعی یا ترومای گذشته باشد. فرد ممکن است بهدلیل نداشتن احساس تعلق، ترس از طرد شدن، یا تجربیات تلخ قبلی، بهصورت ناخودآگاه خود را از جمعها کنار بکشد. گاهی هم انزوا بهخاطر قضاوتهای مکرر دیگران، تفاوتهای فکری، یا احساس بیارتباطی با جامعه بهوجود میآید. این نوع انزوا اغلب با احساس تنهایی و بیمعنایی همراه است.
با این حال، همیشه منزوی بودن منفی تلقی نمیشود. برخی افراد آگاهانه سبک زندگی منزوی را انتخاب میکنند تا از هیاهوی زندگی مدرن دور بمانند، تمرکز بیشتری داشته باشند یا به رشد شخصی و دروننگری بپردازند. در ادبیات و تاریخ، بسیاری از اندیشمندان، هنرمندان یا نویسندگان بزرگ، سبک زندگی منزوی را برای خلق آثار ژرف و تفکر عمیق برگزیدهاند.
«منزوی» بودن میتواند هم نشانهی آسیب باشد، هم انتخابی آگاهانه برای حفظ آرامش ذهن. درک دقیق این واژه، بستگی به زمینه، دلایل پشت آن، و تأثیر آن بر فرد و اطرافیان دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «منزوی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منزوی