single, solitary, isolated, lone, lonely, odd, particular, individual, singular, distinct, unique, singleton
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برخی گلها منفرد و برخی دیگر خوشهای هستند.
Some flowers are single, others are in clusters.
قطرهی منفرد باران بر شیشهی پنجره نشان از شروع طوفان بود.
The single drop of rain on the window pane signaled the start of a storm.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «منفرد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منفرد