آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

موج به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / moj /

wave, curve, tide, surge, wavelet, billow, ripple, surf, breaker, undulation, riffle, comber, whitecap, swell, tsunami

wave

curve

tide

surge

wavelet

billow

ripple

surf

breaker

undulation

riffle

comber

whitecap

swell

tsunami

حرکت تناوبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

موج قایق را چپه کرد.

The boat was overturned by waves.

دولت قادر نبود که جلوی موج نارضایتی را بگیرد.

The government was unable to stem the tide of discontent.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موج

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
خیزاب کوهه‌آب موجه چین‌خوردگی سطح آب تلاطم آب

ارجاع به لغت موج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موج

لغات نزدیک موج

پیشنهاد بهبود معانی