فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

مورمور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: مور مور

معنی و نمونه‌جمله‌ها

احساس سیخ شدن موی بدن

فونتیک فارسی

moormoor
اسم
pins and needles, horror, shivers, tingle, goosebumps

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- مورمور ناگهانی لرزشی در کمرم ایجاد کرد.

- The sudden chill sent shivers down my spine.

- زمانی که خبر خوب را دریافت کرد، مورموری از شادی احساس کرد.

- She felt a tingle of joy when she received the good news.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مورمور

  1. مترادف:
    لرز لرزه لرزش(خفیف) رنجموره

ارجاع به لغت مورمور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مورمور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مورمور

لغات نزدیک مورمور

پیشنهاد بهبود معانی