فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

مورمور شدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: مور مور شدن

معنی و نمونه‌جمله‌ها

احساس سوزن‌سوزن شدن بدن

فونتیک فارسی

moormoor shodan
فعل لازم
to shiver, to have the shivers, to have the chills, to feel pins and needles, to tingle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- صدای خنده‌اش باعث شد پوستم از خوشحالی مورمور شود.

- The sound of her laughter made my skin tingle with delight.

- هربار که آن ملودی روح‌زده را می‌شنوم، مورمور می‌شوم.

- I shiver every time I hear that haunting melody.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مورمور شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مورمور شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مورمور شدن

لغات نزدیک مورمور شدن

پیشنهاد بهبود معانی