فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

نابینا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کور

فونتیک فارسی

naabinaa
اسم صفت

blind, eyeless, sightless, amaurotic, visionless, stone-blind, unsighted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

هومر شاعری نابینا بود.

Homer was a blind poet.

مرد نابینا بازویم را گرفت.

The blind man fastened on my arm.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نابینا

  1. مترادف:
    اعمی بی‌چشم روشندل ضریر کور
    متضاد:
    بینا

ارجاع به لغت نابینا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نابینا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نابینا

لغات نزدیک نابینا

پیشنهاد بهبود معانی