آیکن بنر

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف برای خرید اشتراک هوش مصنوعی

فقط تا پایان امروز - تا 50% تخفیف خرید AI

اعمال کد تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

بینا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / binaa /

seeing, that can see, not blind, sighted

seeing

that can see

not blind

sighted

ویژگی آنکه می‌بیند

چشم بینای جغد در شب عالی است.

The seeing eye of the owl is remarkable at night.

بچه‌های بینا با شادی در پارک بازی می‌کردند.

The sighted children played joyfully in the park.

صفت
فونتیک فارسی / binaa /

مجازی insightful, clearsighted, sagacious

insightful

clearsighted

sagacious

بصیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دیدگاه بینای او عقاید ازپیش‌تعیین‌شده‌ی ما را به چالش کشید.

His insightful perspective challenged our preconceived notions.

چشم‌انداز بینای او برای پروژه، گروه را به کار سخت‌تر تشویق کرد.

Her clearsighted vision for the project inspired the group to work harder.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بینا

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت بینا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بینا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بینا

لغات نزدیک بینا

پیشنهاد بهبود معانی