آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴

    عالم به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / aalam /

    world, universe, firmament, creation, cosmos, heavens, macrocosm

    world

    universe

    firmament

    creation

    cosmos

    heavens

    macrocosm

    جهان، دنیا

    دانشمندان برای درک بهتر دنیای ما، شگفتی‌های عالم وجود را بررسی می‌کنند.

    Scientists study the wonders of creation to better understand our world.

    استاد بی‌رقیب عالم

    the indisputable master of the universe

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    دورترین نقطه‌های عالم

    the farthermost points of the world

    اسم
    فونتیک فارسی / aalam /

    مجازی the world, mankind, humans, humanity

    the world

    mankind

    humans

    humanity

    همه‌ی مردم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    عالم پر از داستان‌هایی است که منتظر گفته شدن هستند.

    The world is full of stories waiting to be told.

    پیشرفت عالم به دانش و همکاری بستگی دارد.

    The progress of mankind depends on knowledge and cooperation.

    اسم
    فونتیک فارسی / aalem /

    learned man, scholar, scholarly, scientist, erudite, bookman, pundit, savant

    learned man

    scholar

    scholarly

    scientist

    erudite

    bookman

    pundit

    savant

    دانشمند

    عالم چندین کتاب در مورد فلسفه نوشت.

    The learned man wrote several books on philosophy.

    او عالم مشهوری در تاریخ باستان است.

    She is a renowned scholar in ancient history.

    اسم
    فونتیک فارسی / aalem /

    دین مجازی theologian, clergyman, cleric

    theologian

    clergyman

    cleric

    روحانی مسلمان

    او درباره‌ی سوالات معنوی خود با عالم مشهوری مشورت کرد.

    She consulted a renowned theologian about her spiritual questions.

    عالم سال‌ها متون دینی را مطالعه کرده است.

    The cleric studied religious texts for many years.

    اسم
    فونتیک فارسی / aalam /

    مجازی world, atmosphere, way, condition

    world

    atmosphere

    way

    condition

    محیط

    پیشرفت عظیمی در عالم پزشکی

    a great breakthrough in the world of medicine

    عالم کتابخانه‌ی قدیمی آرام و بی‌صدا بود.

    The atmosphere of the old library was quiet and peaceful.

    اسم
    فونتیک فارسی / aalam /

    زیست‌شناسی kingdom

    kingdom

    سلسله

    عالم جانوری شامل پستانداران، پرندگان، خزندگان و غیره است.

    The animal kingdom includes mammals, birds, reptiles, and more.

    عالم گیاهی برای تولید اکسیژن ضروری است.

    The plant kingdom is essential for producing oxygen.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد عالم

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آفاق آفرینش جهان دنیا فلک کیهان گردون گیتی
    مترادف:
    خردمند دانا دانشمند دانشور علیم فاضل فرزانه فرهیخته محقق ملا
    متضاد:
    جاهل

    ارجاع به لغت عالم

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «عالم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عالم

    لغات نزدیک عالم

    • - عاقله‌زن
    • - عاکف
    • - عالم
    • - عالم‌افروز
    • - عالم الغیب
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.