scholar, learned, man of letters, savant, literate, scientist, lettered, sage, wise, erudite, pundit
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نامهی دوست دانشمند و مرحوم ما
a letter by our learned and lamented friend
گروهی از دانشگاهیان دانشمند
a group of learned academics
علایق علمی یک دانشمند
the academic interests of a scholar
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دانشمند» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانشمند