آخرین به‌روزرسانی:

دانشمند به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / daaneshmand /

scholar, learned, man of letters, savant, literate, scientist, lettered, sage, wise, erudite, pundit

عالم، علامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

نامه‌ی دوست دانشمند و مرحوم ما

a letter by our learned and lamented friend

گروهی از دانشگاهیان دانشمند

a group of learned academics

نمونه‌جمله‌های بیشتر

علایق علمی یک دانشمند

the academic interests of a scholar

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دانشمند

  1. مترادف:
    حبر حبل حکیم خردمند دانا دانشور عارف عالم علامه فاضل فرجاد فرهیخته فقیه لبیب متبحر محقق مطلع
    متضاد:
    ناپارسا

ارجاع به لغت دانشمند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانشمند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانشمند

لغات نزدیک دانشمند

پیشنهاد بهبود معانی