آخرین به‌روزرسانی:

دانا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دانشمند

فونتیک فارسی

daanaa
اسم صفت

learned, wise, sagacious, knowing, savvy, sage, knowledgeable, intelligent, scholarly, savant, scholar, knower

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

با وجود جوانی بسیار عاقل و دانا بود.

Despite his youth, he was very wise and learned.

یکی از داناترین دانشمندان

one of the most knowledgeable scientists

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دانا

  1. مترادف:
    حبر خردمند دانشمند عالم فاضل فرهیخته محقق ملا
    متضاد:
    نادان

ارجاع به لغت دانا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانا

لغات نزدیک دانا

پیشنهاد بهبود معانی