فاضل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارای فضل، فرهیخته، عالم

فونتیک فارسی

faazel
اسم صفت
learned, scholarly, scholar, erudite, donnish, punditic, sage, knowledgeable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- گیرم پدر تو بود فاضل ...

- let's suppose your father was learned ...

- وکیل او فاضل و باتجربه به نظر می‌آمد

- Her lawyer seemed very knowledgeable and experienced
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فاضل

ارجاع به لغت فاضل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فاضل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فاضل

پیشنهاد بهبود معانی