learned, scholarly, scholar, erudite, donnish, punditic, sage, knowledgeable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گیرم پدر تو بود فاضل ...
let's suppose your father was learned ...
وکیل او فاضل و باتجربه به نظر میآمد
Her lawyer seemed very knowledgeable and experienced
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فاضل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فاضل