captain, pilot
اگر کشتی غرق شود، تقصیر متوجه ناخدا است.
If a ship sinks, the captain is to blame.
سهلانگاری ناخدا منجر به غرق شدن کشتی شد.
The captain's delinquency led to the sinking of the ship.
(naval) colonel
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ناخدا به خاطر مهارتهای استثنایی رهبری خود ارتقا یافت.
The naval colonel received a promotion for his exceptional leadership skills.
ناخدا دوم
lieutenant colonel
atheist, atheistic, impious, ungodly
نویسندهی ناخدا کتابی تأملبرانگیز نوشت.
The atheist author wrote a thought-provoking book.
فیلسوف ناخدا
atheist philosopher
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ناخدا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناخدا