فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • نی
  • فونتیک فارسی

    naal
  • اسم
    straw, reed, tube, narrow pipe, stalk, hollow
    • - روی یک کپه نال نزدیک آتش نشستم.

    • - I sat on a bale of straw near the fire.
    • - حیوانات روی نال می‌خوابند.

    • - The animals sleep on straw.
  • نی‌لبک
  • فونتیک فارسی

    naal
  • اسم
    flute, reed
    • - او در ارکستر نال می‌نوازد.

    • - She plays the flute in an orchestra.
    • - کلارینت، نال، ساکسوفون و باسون سازهای بادی چوبی هستند.

    • - The clarinet, flute, saxophone and bassoon are all woodwind instruments.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نال

ارجاع به لغت نال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نال

لغات نزدیک نال

پیشنهاد بهبود معانی