fame, glory, reputation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
استعداد و سختکوشیاش باعث نامداری او در صنعت سرگرمی شد.
Her talent and hard work led her to achieve fame in the entertainment industry.
هنرمند علیرغم نامداریاش فروتن باقی ماند.
Despite his fame, the artist remained humble.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نامداری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامداری