آخرین به‌روزرسانی:

نامداری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / naamdaari /

fame, glory, reputation

شهرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

استعداد و سخت‌کوشی‌اش باعث نامداری او در صنعت سرگرمی شد.

Her talent and hard work led her to achieve fame in the entertainment industry.

هنرمند علیرغم نامداری‌اش فروتن باقی ماند.

Despite his fame, the artist remained humble.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نامداری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نامداری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامداری

لغات نزدیک نامداری

پیشنهاد بهبود معانی