فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

ناگوار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • بدون گوارایی
  • فونتیک فارسی

    naagovaar
  • صفت
    dyspeptic, indigestible, hard to digest
    • - نان کهنه ناگوار شده بود.

    • - The old bread had become indigestible.
    • - مقدار زیاد روغن غذا را ناگوار کرده بود.

    • - The large amount of grease made the food indigestible.
  • فجیع، ناخوشایند
  • فونتیک فارسی

    naagovaar
  • صفت
    unpleasant, displeasing, distasteful, unsavory, nasty, deplorable, pathetic, lamentable, distressing, anguishing, painful
    • - او سعی کرد آن رویداد ناگوار را فراموش کند.

    • - She tried to forget that distasteful incident.
    • - خبر ناگوار تصادف به سرعت در شهر کوچک پخش شد.

    • - The distressing news of the accident spread quickly through the small town.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ناگوار

ارجاع به لغت ناگوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناگوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناگوار

لغات نزدیک ناگوار

پیشنهاد بهبود معانی