آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

نوپا به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / nõpaa /

toddler, learning to walk, toddling

toddler

learning to walk

toddling

تازه‌به‌راه‌افتاده

کودک نوپا روی صندلی بلندش تکان می‌خورد.

The toddler squirmed in her high chair.

محوطه‌ی بازی نرم در این مرکز خرید برای کودکان نوپا برای دویدن و بالا رفتن مناسب است.

The soft play area at the mall is perfect for toddlers to run and climb.

صفت
فونتیک فارسی / nõpaa /

newly-established, recently-founded, young, new, newfangled

newly-established

recently-founded

young

new

newfangled

نوبنیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

شهری نوپا و پررونق

a young boom town

شرکت نوپا در صنعت تکنولوژی

the newly-established company in the tech industry

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نوپا

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت نوپا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوپا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوپا

لغات نزدیک نوپا

پیشنهاد بهبود معانی