yet, until now, still, thus far, up until now, as yet, hitherto
کشور هنوز از عواقب آن سیاست غلط رنج میبرد.
The country is still suffering from the fallouts of that wrong policy.
از هواپیما که پیاده شدم هنوز گوشم وزوز میکرد.
When I got off the airplane, my ears were still buzzing.
yet, as yet, in spite of, despite all
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دستگاه تهویه مطبوع هنوز به کار نیفتاده است.
The air conditioning system is not functional yet.
میزان دقیق آسیبهای وارده هنوز تعیین نشده است.
The full extent of the damages sustained is not yet known.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هنوز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هنوز