virus
ویروس پالایهپذیر، ویش پالایهپذیر
filterable virus
ویروسزدگی، ویشزدگی
virosis
ویروس سرماخوردگی، ویش سرماخوردگی
cold virus, flux virus
ویروسشناس، ویششناس
virologist
ویروسشناسی، ویششناسی
virology
ویروسکش، ویشکش
viricide
ویروس بیاعتمادی که منزل آنها را مورد تهاجم قرار داده است
the virus of mistrust which has invaded their home
ویروس موجود در نرمافزار بهگونهای برنامهریزی شده بود که هارد دیسک را خراب کند.
The virus in the software was programmed to corrupt the hard disk.
عامیانه bug
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ویروس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ویروس